نمیدونم !

 

نمیدونم چه احساسی دارم ولی فکر میکنم چیزی رو که اینهمه دارم براش زحمت میکشم باید

 

بدون اعتراض پسش بدم حتی نپرسم چرا یا حتی اینکه بهم بگن بیا این دستمزدت !

 

اما من واقعا این چیز ها رو نمی خوام میخوام هیچ وقت فراموش نشم .

 

شایدم اشتباه باشه .

 

نمی دونم

 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد 6 آبان 1386 ساعت 13:58 http://javani1385.blogsky.com

سلام .خیلی مطالبت جالب است وخیلی قلم خوبی داری .داستانت را خواندم وفال حافظ چرا کم مینویسی .با اجازه دارم لینکتان میکنم تا بیشتر سر بزنم

سلام
نمی دونم در مورد چی صحبت می کنی ولی به هر حال از دست دادن چیزیکه حاصل تلاش ادمه باید خیلی سخت باشه .

مهتاب 6 آبان 1386 ساعت 14:52 http://friendship.blogsky.com

سلام دوست عزیز
ممنون که مثل همیشه به یادم هستی . کسی که دیگران را فراموش نمی کنه هرگز فراموش نمیشه . پس خیالت راحت .
به امیددیدار

ثالث 6 آبان 1386 ساعت 23:11

سلام
میدونی خیلی خوبه که نوشتی نمیدونم. یعنی خیلی خوبه که میدونی نمیدونی.
عکس پائین مطلب رو هم دیدی؟
سردار نیست ولی میتونه ادعا کنه تا حالا کمتر کسی از نسل سوم یا حتی چهارم ازش فرار کردن. میتونه به راحتی ادعا کنه که شاید سینش سنگ صبور خیلی از همین نسل سومیاس بدون اینکه به هیچکدومشون بگه: تو نمیدونی.
ایران مرز پر گهریه. با یکی دوتا نخاله حساب کار رو بی‌ارزش نکن.
انشاالله همیشه سرافراز باشی فاطمه خانم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد